خاطرات یک مهاجر به سوئد

پس از چند سال زندگی در لند، سوئد، به عنوان مهاجر، متوجه شدم که سه نوع از افراد وجود دارد. اولا افرادی هستند که هیچ چیز در مورد جنگ در سوریه نمی دانند و ممکن است ازمن سوالات خنده داری بپرسند مثل: مصرف مواد مخدر در سوریه قانون است؟دوم، کسانی هستند که درمورد وضعیت می دانند و خجالت نمی کشد از من بپرسند که آیا والدین من هنوز زنده هستند یا نه. نوع سوم شیرین ترین نوع، آنهایی هستند که خیلی با درک بالا و مهربان هستند. متأسفانه، از آنجایی که تعداد کمی از این افراد وجود دارد، وقتی ان ها را میبینم فقط می خواهم آنها را بغل کنم و گریه کنم.

با این حال، این وبلاگ عمدتا در مورد نوع اول و دوم مردم است. راستش را بخواهید، من واقعا ترجیح می دهم در موردموتد مخدر سوال شود تا اینکه در مورد چگونگی دست یابی به اینجا و جایی که پدر و مادرم هستم، بی احترامی شود؛ آیا والدین شما هنوز در سوریه هستند؟ معمولا اولین سوال همیشه همین است. البته این موضوع برای مردم خوب نیست که در مورد چیزهایی که در سایر نقاط جهان اتفاق می افتد بسیار بی اطلاع باشند. اما، حداقل آنها نظر های خشن ابراز نمی کنند که شنیدن انها سخت باشد.

به عنوان یک دانش آموز که تجربه زندگی در سوئد را دارم، سعی می کنم همه چیز را درباره ظلم و ستم که پشت سر گذاشتم را فراموش کنم. با این حال، مردم می توانند بسیار بی عاطفه و بی ملاحظه باشند و من را در یک ثانیه بشکنند. به عنوان مثال من با چند دوست در یک مهمانی دانشجویی بودم وقتی یک پسر سوئدی به سمت من آمد و گفت ‘hola’ که به زبان اسپانیایی برای ‘سلام است. پس از آن که گفتم من از اسپانیا نیستم، سپس همانطور که گفتگو را ادامه دادیم، به محض اینکه متوجه شد من اهل سوریه هستم. اولین جمله او این بود: تبریک می گویم، شما زنده هستید.

واکنش او واقعا من را شوکه کرد و من را ناراحت کرد. این باعث شد که من همه افرادی که زنده نیستند و از همه چیزهایی که می خواستم فرار کنم فکر کنم. چگونه می توانم لذت ببرم اگر هر بار که با کسی دیدار می کنم به من بدترین کابوس ها یادآوری می کنم؟ آرزو میکردم ای کاش تمام میشد. اما سوالات پیوسته در مورد اینکه آیا من گوشت خوک یا نوشیدنی الکل میخورم، یا من مسلمان هستم یا خیر، آیا والدینم مشکلی ندارند که به مهمانی میروم و یا اینکه دوست های پسر دارم و غیره.اینها فقط کمی از سوالات بی ملاحظه مردم سوئد در زندگی روزمره من هستند.

خواهرم اخیرا برای تحصیل در سوئد استکهلم آمده تا مطالعات فارغ التحصیلیش را ادامه دهد، او یک داستان جالب برای من تعریف کرد که من نیز می خواهم با شما به اشتراک بگذارم.چند روز قبل خواهرم بعد از کار به یک مهمانی کوچک که در آن الکل سرو میکردند رفته بود. همانطور که خواهرم کوکتلش را می نوشید، یک همکار سوئدی از او به او نزدیک شد و به او گفت که نوشیدنی که او مینوشد، دارای الکل است و می تواند نوشیدنی های غیر الکلی را در یخچال پیدا کند. البته، خواهر من ناراحت شد چون به همکار خود گفت که او الکل مصرف می کند و نیازی به تغییر نوشیدنی او نیست. مردم سوئد به شدت تحت تأثیر کلیشه هایی قرار گرفته اند که تبدیل به بی ادبی و غیر قابل تحمل شده اند.

از لحظه ای که تصمیم گرفتم در سوئد باقی بمانم، همیشه از مردم یادداشت برداشته ام که چگونه به عنوان یک سوئدی عمل می کنند یا چگونه سوئدی صحبت می کنند و غیره. با این حال، نمی خواهم یاد بگیرم که چگونه مثل یک سوئدی رفتار کنم. من فقط می خواهم خودم باشم شکی نیست که فرهنگ سوئدی در طول زمان بر من اثر گذاشته است. همچنین لازم به ذکر است که من داستان های دیگران را شنیدم و آنها گفتند که در مقایسه با دیگر کشورهای اروپایی، نسبت به مهاجران جدید، سوئد بهشتی است. با این حال من خوشحالم که از همه کشورهای جهان، در سوئد به سر می برم. من بسیار سپاسگزارم که دیگر در منطقه جنگی زندگی نمی کنم و سوئد فرصتی برای زندگی بهتر به من داده است

با وجود اصلاح قوانین مربوط به مهاجران در کشور سوئد، با این وجود مهاجرانی که به مهاجرت به سوئد را انتخاب می کنند دارای مشکل پیدا کردن کار می باشند و این به دلیل تبعیض میان نیروی کار بومی و غیر بومی است. پس از 9 سال زندگی در این کشور، تنها نیمی از مهاجران دارای شغل هستند. سوئدی ها معمولا نسبت به اروپایی های دیگر نسبت به مهاجرت بسیارخوش مشرب تر هستند.

صحبت کردن ب زبان سوئدی نیز در این کشور یک ارزش می باشد از این رو، تبعیض قائل شدن میان شهروندان سوئدی و مهاجر نیز مشاهده می شود. بیشترین تاثیرات رفتاری مردم سوئد در مورد مهاجرین به دلیل قوانین و موانع سیاسی است که تاثیر گذار بوده است اما خوشبختانه امروزه اصلاحات فراوانی صورت گرفته است که شامل مسائل بهداشتی، کاری مهاجران می باشد و این موانع تقریبا از میان برداشته شده است.